آموزش و دادن آگاهی در زمینه اختلالات طیف اتیسم به والدین کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم
وقتی دکتر کانر اختلال اتیسم را در سال 1944 توصیف کرد,او نوشت که کودکان دارای این اختلال با یک مشکل مادرزادی یا فطری در ارتباط با دیگران متولد می شوند.در اواسط قرن بیستم اکثر پزشکان رویکرد روانکاوی را آموزش می دیدند.رویکرد روانکاوی تمام اختلالات ذهنی و رفتاری رابه تجارب اولیه دوران کودکی نسبت می داد.از این رو تصور می شد که اختلال اتیسم به وسیله عوامل اجتماعی ایجاد می شود تا عوامل زیستی و دکتر کانر نیز این عقاید را ترغیب کرد.بعداً او و دیگر والدین را در ارتباطات با اتیسم سرزنش می کردند.آنها مادران کودکان اتیسم را به عنوان مادران یخچالی توصیف کردند که از لحاظ هیجانی سرد و طردکننده بودند انها باعث می شدند کودکانشان در درون پیله ناامنی قرار بگیرند.در دهه ی1960 این نظریه اعتبارش را از دست داد.البته بعد از آنکه دکتر برنارد زمیند کتاب اختلال اتیسم دوران کودکی را چاپ کرد.در این کتاب در سال 1964,نویسنده به نظریه مقصر بودن والدین حمله کرد و اشاره کرد که مطلقاً هیچ یک از داده های تحقیقاتی از این نظریه حمایت نمی کند و تحقیقات زیادی از تفاوت های مغزی در بین افراد دچار اختلالات تتیسم پشتیبانی می نماید.
اتیسم چیست؟
اختلالات قرار گرفته درطیف اتیسم که بطور اختصاصی ای.اس.دی نامیده می شدند اختلالات مزمنی هستند که رشد و گسترش مهارت های اجتماعی و ارتباطی فرد را مختل می کند.
اتیسم اختلالی رشدی است که مهارتهای کلامی و غیر کلامی ارتباطی را و تعامل اجتماعی را به طور معناداری تحت تاثیر خود قرار می دهد و اغلب پیش از سه سالگی علائم آن خود را نشان می دهد و علاوه بر تاثیر بر اغلب جنبه های رشدی و اجتماعی ,عملکردهای آموزشی و شناختی را نیز تحت شعاع قرار می دهد.سایر ویژگی های همراه با اتیسم عبارتند از:وجود علائم و الگوهای حرکتی تکراری,مقاومت در برابر تغییرات محیطی ویا تغییر در فعالیت های روزمره زندگی و واکنش های غیر طبیعی نسبت به به تجارب حسی,مثلاً حساسیت بیش از اندازه نسبت به صدا.
بسیار خلاصه می توان گفت که اتیسم تشخیص ها و طبقه بندی های زیر را در بر می گیرد:
1- اتیسم کلاسیک(اختلال اتیسم)
2- اختلات نافذ رشد_تشخیص نیافته(مجموعه ای از ویژگی ها را شامل می شود که شبیه به اتیسم است اما به شدت اتیسم نیست).
3- سندرم رت(سندرم ارثی که دختران را تحت تاثیر خود قرار می دهد و علائم شدید عصب شناختی دارد و یا با حملات صرعی همراه است که با افزایش سن شدت می یابد).
4- اختلال آسپرگر(اختلالی که ویژگی های اتیسم را دارد اما توانمندی های زبانی فرد بدون آسیبب باقی می ماند).
5- اختلالات غیر منسجم کودکی(بر کودکانی دلالت می کندکه در بدو امر,رشد طبیعی دارند و پس مدتی دچار پس رفت می شوند,گفتار را از دست می دهند و ویژگی های مشخص اتیسم را از خود نشان می دهند).
اتیسم و افراد مبتلا
نحوه پراکندگی اختلالات طیف اتیسم در سراسر جهان,در همه نژادها و طبقات اجتماعی گوناگون یکسان است و طبق گزارش انجمن روانشناسی امریکا از هر 150کودک متولد شده یک کودک مبتلا به اتیسم است و تعداد ابتلای پسران4-5 برابر بیشتر از دختران است اما در دختران با شدت بیشتری دیده می شود.
در مورد شیوع اختلالات اتیسم در ایران آماری در دست نیست.
اتیسم و ویژگی های آموزشی آن
از حدود 50 سال پیش که اتیسم برای بار اول مورد شناسایی قرار گرفت روش های متعدد مداخله ای برای کنترل آن
پیشنهاد شدند.هریک از این روش ها دارای منشا فلسفی خاص خود بودند.تعدادی توانستند خود را بعنوان روشی مناسب به تثبیت برسانند و تعدادی دیگر نیز نتوانستند کارایی خود را به اثبات برسانند.این روش ها مرتب در حال تدوین و تکامل بوده و روش های نوین نیز در حال شکل گیری هستند.در حال حاضر تعداد زیادی از روش ها برای مهار رفتارهای مرتبط با اتیسم وجود دارند.هرچند افراد قرار گرفته در این طیف گروهی غیر همگن و نامتجانسی را شکل داده اند اما دسته ای از ویژگیهای آموزش عمومی آنها به قرار زیر است:
1-بررسی ها نشان دهنده این است که حدود 50 درصد از افراد این گروه دارای توانمندی های هوشی هستند که در طیف عادی قرار گرفته می شود.
2- 80 درصد از افراد این گروه در هر حال دارای مشکلات ذهنی و شناختی هستند.هرچند ممکن است این ویژگی ها با ویژگی های نخست اندکی تضاد داشته باشد,اما در تفسیر این آمار می توان چنین استدلال کرد که نقص ارتباطی,فرد مبتلا را به ناچار از کسب بخش عمده ای از اطلاعات و آگاهی های شناختی محروم می کند.اما ناتوانی شناختی در این حالت امری ثانویه است و در اثر نقص در ارتباط ایجاد شده است نه ناتوانی های ساختار شناختی.در نتیجه با انجام مداخلات مناسب آموزشی و انتخاب روش های کارامد توانمندی های شناختی این افراد و توان بالقوه آنان به بالفعل درخواهد آمد.
3- یکی از نقطه های مورد توافق در افراد مبتلا به اتیسم نیازمندی آنان به محیط آموزشی دارای ساختار و کنترل شده است.در این محیط درخواست ها و دستورات کوتاه,مشخص و همراه با راهنمایی است.در آموزش این افراد توصیه این است که از محیط و ابزارها همراه با توضیحات نوشتاری و یا تصویری باشد.چنین برنامه ای علاوه بر اینکه برای فرد مبتلا قابل درک تر است فرایند و مراحل انجام یک فعالیت را با استفاده از تصویر بطور مشخص نشان می دهد و سوء برداشت ها ناتوانی های ادراک کلامی افراد را به حداقل می رساند.تاکید برنامه های آموزشی برای این افراد بایستی بر انجام فعالیت های عملکردی عینی باشد.توصیه این است که این عملکردها در زندگی روزانه دارای کاربرد باشند.تاکید خصوصا بر مهارت های ارتباطی فرد با هر روش و یا ابزار ممکن از عمده ترین اهداف آموزشی بشمار میرود ودر نهایت درک کلام و گفتار دیگران در راستای سازگاری با پیچیدگی های زندگی اجتماعی در خانه,مدرسه و سایر محیط ها از اهمیت برخوردار هستند.