چه افسانه ی زیبایی… زیباتر از واقعیت .. راستی مگر هر شخصی احساس نمیکند
که نخستین روز بهار گویی نخستین روز آفرینش است؟
نوروز مبارک
.
.
.
باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و زمستان خندان و شتابان به استقبال بهار میروند
تا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند
و آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود
طرب انگیز نو روز و جشن شگوفه ها را بر گذار می نمایند . . .
.
.
.
و باز گرمای ملایم و فرحبخش روز های آفتابی بهار در باغ و راغ و کشتزار ها به سبزه و گلها
و درختان بشارت میدهد تا از خواب سنگین زمستان بیدار شوند و روح تازه بخود گیرند
و آنگاه این نوای جانبخش را ساز بدارند . . .
.
.
.
و باز نسیم گوارای گیسوان مشک بوی بته های گلاب را با آهنگ موزون تکان میدهد
تا با لالهء خوش عذار و نرگس و ریحان و گل های دشتی همزمان جوانه زنند
و ترانه عشق را به گوش عشاق برسانند و آنگاه در چمنها و دشت و دمن طوفان برپا کنند . . .
.
.
.
و باز هوای شاداب به عشرتگاه باغ و لاله زار ها راه میگشاید و گلهای سرخ و زرد
و نیلوفری را که در سبزه زار ها می رویند نوازش میدهد و آنگاه پربار چمن را
به نظاره می نشیندو همین که در مرغزاران حریر پوش به میزبانی مردان پاکدل دشت می شتابد نالهء
نی را می شنود و وظیفه دار این پیام میگردد . . .
.
.
.
رونق عهـــد شبابست دگــر بوستان را / میرسد مـــژده گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمـن بـاز رسی / خدمت ما برسان سرو گل ریحـــان را
.
.
.
ای نو بهار خنـــدان از لامکان رسیـــــدی / چیزی به یار مانی از یـــار ما چه دیـــدی
خندان و تازه رویی سر سبز و مکشبویی / همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریــدی
.
.
.
فرا رسیدن نوروز باستانی، بر شما عزیزان مبارک باد،همراه با بهترین آرزوها......
زینب السادات توکلی